فروشگاه  اشتراك اين پايگاه در گوگل  كسب درآمد از اينترنت  موسيقي  دانلود  خانه

next page

index page

back page

احكام محتضر

533 مسلمانى را كه محتضر است‏يعنى در حال جان دادن مى‏باشد، مرد باشد يا زن، بزرگ باشد يا كوچك، بايد به پشت بخوابانند به طورى كه كف پاهايش به طرف قبله باشد. و اگر خواباندن او كاملا به اين طور ممكن نيست، بنابر احتياط واجب تا اندازه‏اى كه ممكن است، بايد به اين دستور عمل كنند. و چنانچه خواباندن او به هيچ قسم ممكن نباشد به قصد احتياط او را رو به قبله بنشانند. و اگر آن هم نشود، باز به قصد احتياط او را به پهلوى راست‏يا به پهلوى چپ، رو به قبله بخوابانند.

534 احتياط واجب آن است كه تا وقتى او را از محل احتضار حركت نداده‏اند، رو به قبله باشد، و بعد از حركت دادن اين احتياط واجب نيست.

535 رو به قبله كردن محتضر بر هر مسلمان واجب است، و اجازه گرفتن از ولى او لازم نيست.

536 مستحب است‏شهادتين و اقرار به دوازده امام عليهم السلام و ساير عقايد حقه را، به كسى كه در حال جان دادن است طورى تلقين كنند كه بفهمد. و نيز مستحب است چيزهايى را كه گفته شد، تا وقت مرگ تكرار كنند.

537 مستحب است اين دعاها را طورى به محتضر تلقين كنند كه بفهمد: "اللهم اغفر لى الكثير من معاصيك و اقبل منى اليسير من طاعتك يا من يقبل اليسير و يعفو عن الكثير اقبل منى اليسير و اعف عنى الكثير انك انت العفو الغفور اللهم ارحمنى فانك رحيم".

538 مستحب است كسى را كه سخت جان مى‏دهد، اگر ناراحت نمى‏شود به جايى كه نماز مى‏خوانده ببرند.

539 مستحب است براى راحت‏شدن محتضر بر بالين او سوره مباركه "يس" و"الصافات" و " احزاب" و "آية الكرسى" و آيه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه آيه آخر سوره بقره، بلكه هر چه از قرآن ممكن است بخوانند.

540 تنها گذاشتن محتضر و گذاشتن چيز سنگين روى شكم او و بودن جنب و حائض نزد او و همچنين حرف زدن زياد، و گريه كردن و تنها گذاشتن زنها نزد او مكروه است.

احكام بعد از مرگ

541 بعد از مرگ مستحب است دهان ميت را، هم بگذارند كه باز نماند و چشمها و چانه ميت را ببندند و دست و پاى او را دراز كنند و پارچه‏اى روى او بيندازند و اگر شب مرده است، در جايى كه مرده، چراغ روشن كنند، و براى تشييع جنازه او مؤمنين را خبر كنند. و در دفن او عجله نمايند، ولى اگر يقين به مردن او ندارند، بايد صبر كنند تا معلوم شود و نيز اگر يت‏حامله باشد و بچه در شكم او زنده باشد بايد به قدرى دفن را عقب بيندازند، كه پهلوى چپ او را بشكافند و طفل را بيرون آورند و پهلو را بدوزند.

احكام غسل و كفن و نماز و دفن ميت

542 غسل و كفن و نماز و دفن مسلمان دوازده امامى، بر هر مكلفى واجب است. و اگر بعضى انجام دهند، از ديگران ساقط مى‏شود. و چنانچه هيچ كس انجام ندهد همه معصيت كرده‏اند. و بنابر احتياط واجب حكم مسلمانى هم كه دوازده امامى نيست، همين طور است.

543 اگر كسى مشغول كارهاى ميت‏شود، بر ديگران واجب نيست اقدام نمايند. ولى اگر او عمل را نيمه كاره بگذارد، بايد ديگران تمام كنند.

544 اگر انسان يقين كند كه ديگرى مشغول كارهاى ميت‏شده، واجب نيست به‏كارهاى ميت اقدام كند. ولى اگر شك يا گمان دارد، بايد اقدام نمايد.

545 اگر كسى بداند غسل يا كفن يا نماز يا دفن ميت را باطل انجام داده‏اند،بايد دوباره انجام دهد. ولى اگر گمان دارد كه باطل بوده يا شك دارد كه درست بوده يا نه، لازم نيست اقدام نمايد.

546 براى غسل و كفن و نماز و دفن ميت، بايد از ولى او اجازه بگيرند.

547 ولى زن كه در غسل و كفن و دفن او دخالت مى‏كند شوهر اوست، و بعد ازاو، مردهايى كه از ميت ارث مى‏برند مقدم بر زنهاى ايشانند، و هر كدام كه در ارث بردن مقدم هستند در اين امر نيز مقدمند.

548 اگر كسى بگويد من وصى يا ولى ميتم يا ولى ميت به من اجازه داده كه غسل و كفن و دفن ميت را انجام دهم، چنانچه ديگرى نمى‏گويد من ولى يا وصى ميتم يا ولى ميت به من اجازه داده است، انجام كارهاى ميت با اوست.

549 اگر ميت براى غسل و كفن و دفن و نماز خود غير از ولى، كس ديگرى را معين كند، احتياط واجب آن است كه ولى و آن كس هر دو اجازه بدهند، و لازم نيست كسى كه ميت، او را براى انجام اين كارها معين كرده، اين وصيت را قبول كند ولى اگر قبول كرد، بايد به آن عمل نمايد.

احكام غسل ميت

550 واجب است ميت را سه غسل بدهند: اول: به آبى كه با سدر مخلوط باشد.دوم: به آبى كه با كافور مخلوط باشد. سوم: با آب خالص.

551 سدر و كافور بايد به اندازه‏اى زياد نباشد كه آب را مضاف كند و به‏اندازه‏اى هم كم نباشد كه نگويند سدر و كافور با آب مخلوط شده است.

552 اگر سدر و كافور به اندازه‏اى كه لازم است پيدا نشود، بنابر احتياط واجب بايد مقدارى كه به آن دسترسى دارند، در آب بريزند.

553 كسى كه براى حج احرام بسته است، اگر پيش از تمام كردن سعى بين صفا و مروه بميرد، نبايد او را با آب كافور غسل دهند و به جاى آن بايد با آب خالص غسلش بدهند، و همچنين اگر در احرام عمره پيش از كوتاه كردن مو،بميرد.

554 اگر سدر و كافور يا يكى از اينها پيدا نشود يا استعمال آن جايز نباشد،مثل آن كه غصبى باشد، بايد بجاى هر كدام كه ممكن نيست، ميت را با آب خالص غسل بدهند.

555 كسى كه ميت را غسل مى‏دهد بايد مسلمان دوازده امامى و عاقل باشد و مسايل غسل را هم بداند، و بنابر احتياط واجب بالغ باشد.

556 كسى كه ميت را غسل مى‏دهد، بايد قصد قربت داشته باشد، يعنى غسل را براى انجام فرمان خداوند عالم بجا آورد. و اگر به همين نيت تا آخر غسل سوم باقى باشد، كافى است و تجديد لازم نيست.

557 غسل بچه مسلمان اگر چه از زنا باشد، واجب است. و غسل و كفن و دفن كافر و اولاد او جايز نيست. و كسى كه از بچگى ديوانه بوده و به حال ديوانگى بالغ شده چنانچه پدر و مادر او يا يكى از آنان مسلمان باشند، بايد اورا غسل داد و اگر هيچ كدام آنان مسلمان نباشند، غسل دادن او جايز نيست.

558 بچه سقط شده را اگر چهار ماه يا بيشتر دارد، بايد غسل بدهند، و اگر چهار ماه ندارد، بايد در پارچه‏اى بپيچند و بدون غسل دفن كنند.

559 اگر مرد زن را، و زن مرد را غسل بدهد، باطل است. ولى زن مى‏تواند شوهر خود را غسل دهد و شوهر هم مى‏تواند زن خود را غسل دهد، اگر چه احتياط مستحب آن است كه زن شوهر خود، و شوهر زن خود را غسل ندهد.

560 مرد مى‏تواند دختر بچه‏اى را كه سن او از سه سال بيشتر نيست، غسل دهد. زن هم مى‏تواند پسر بچه‏اى را كه سه سال بيشتر ندارد، غسل دهد.

561 اگر براى غسل دادن ميتى كه مرد است مرد پيدا نشود، زنانى كه با او نسبت دارند و محرمند مثل مادر و خواهر و عمه و خاله، يا به واسطه شير خوردن با او محرم شده‏اند، مى‏توانند غسلش بدهند. و نيز اگر براى غسل ميت زن، زن ديگرى نباشد، مردهايى كه با او نسبت دارند و محرمند، يا به واسطه شير خوردن با او محرم شده‏اند، مى‏توانند از زير لباس او را غسل دهند.

562 اگر ميت و كسى كه او را غسل مى‏دهد، هر دو مرد يا هر دو زن باشند، جايز است كه غير از عورت، جاهاى ديگر ميت برهنه باشد، و همين طور اگر محرم باشند.

563 نگاه كردن به عورت ميت‏حرام است، و كسى كه او را غسل مى‏دهد اگر نگاه كند معصيت كرده، ولى غسل باطل نمى‏شود.

564 اگر جايى از بدن ميت نجس باشد، بايد پيش از آنكه آنجا را غسل بدهند، آب بكشند. و احتياط مستحب آن است كه تمام بدن ميت، پيش از شروع به غسل پاك باشد.

565 غسل ميت مثل غسل جنابت است و احتياط واجب آن است كه تا غسل ترتيبى ممكن است، ميت را غسل ارتماسى ندهند. و احتياط مستحب آن است كه در غسل ترتيبى هر يك از سه قسمت بدن را در آب فرو نبرند بلكه آب را روى آن بريزند.

566 كسى را كه در حال حيض يا در حال جنابت مرده، لازم نيست غسل حيض يا غسل جنابت بدهند، بلكه همان غسل ميت براى او كافى است.

567 جايز نيست كه براى غسل دادن ميت مزد بگيرند، ولى مزد گرفتن براى كارهاى مقدماتى غسل حرام نيست.

568 اگر آب پيدا نشود، يا استعمال آن مانعى داشته باشد، بايد عوض هر غسل، ميت را يك تيمم بدهند.

569 كسى كه ميت را تيمم مى‏دهد، مى‏تواند در صورت امكان دست ميت را به زمين بزند و به صورت و پشت دستهايش بكشد. و اگر به اين صورت ممكن باشد، لازم نيست به دست زنده هم او را تيمم داد، اگر چه احتياط استحبابى جمع است.

احكام كفن ميت

570 ميت مسلمان را بايد با سه پارچه كه آنها را لنگ و پيراهن و سرتاسرى مى‏گويند، كفن نمايند.

571 لنگ بايد از ناف تا زانو، اطراف بدن را بپوشاند، و بهتر آن است كه از سينه تا روى پا برسد. و بنابر احتياط واجب پيراهن بايد از سر شانه تا نصف ساق پا تمام بدن را بپوشاند، و درازاى سرتاسرى بايد به‏قدرى باشد كه بستن دو سر آن ممكن باشد، و پهناى آن بايد به اندازه‏اى باشد كه يك طرف آن روى طرف ديگر بيايد.

572 مقدارى از لنگ، كه از ناف تا زانو را مى‏پوشاند و مقدارى از پيراهن كه از شانه تا نصف ساق را مى‏پوشاند، مقدار واجب كفن است. و آنچه بيشتر از اين مقدار در مساله قبل گفته شد، مقدار مستحب كفن مى‏باشد.

573 اگر ورثه بالغ باشند و اجازه دهند كه بيشتر از مقدار واجب كفن را،كه در مساله قبل گفته شد از سهم آنان بردارند، اشكال ندارد. و احتياط واجب آن است كه بيشتر از مقدار واجب كفن و همچنين مقدارى را كه احتياطا لازم است، از سهم وارثى كه بالغ نشده، برندارند.

574 اگر كسى وصيت كرده باشد كه مقدار مستحب كفن را كه در دو مساله قبل گفته شد، از ثلث مال او بردارند، يا وصيت كرده باشد ثلث مال را به مصرف خود او برسانند، ولى مصرف آن را معين نكرده باشد، يا فقط مصرف مقدارى از آن را معين كرده باشد، مى‏توانند مقدار مستحب كفن را از ثلث مال او بردارند.

575 اگر ميت وصيت نكرده باشد كه كفن را از ثلث مال او بردارند، مى‏توانند به طور متعارف كه لايق شان ميت مى‏باشد، كفن و چيزهاى ديگرى را كه از واجبات دفن است از اصل مال بردارند.

576 كفن زن بر شوهر است، اگر چه زن از خود مال داشته باشد. و همچنين اگر زن را به شرحى كه در كتاب طلاق گفته مى‏شود، طلاق رجعى بدهند و پيش از تمام شدن عده بميرد، شوهرش بايد كفن او را بدهد. و چنانچه شوهر بالغ نباشد يا ديوانه باشد، ولى شوهر بايد از مال او كفن زن را بدهد.

577 كفن ميت بر خويشان او واجب نيست، اگر چه مخارج او در حال زندگى برآنان واجب باشد.

578 احتياط واجب آن است كه هر يك از سه پارچه كفن به قدرى نازك نباشد كه بدن ميت از زير آن پيدا باشد.

579 كفن كردن با چيز غصبى، اگر چيز ديگرى هم پيدا نشود، جايز نيست. و چنانچه كفن ميت غصبى باشد و صاحب آن راضى نباشد، بايد از تنش بيرون آورند، اگر چه او را دفن كرده باشند. و همچنين جايز نيست با پوست مردار او را كفن كنند.

580 كفن كردن ميت با چيز نجس و با پارچه ابريشمى خالص جايز نيست،ولى در حال ناچارى اشكال ندارد. و احتياط واجب آن است كه با پارچه طلاباف هم ميت را كفن نكنند، مگر در حال ناچارى.

581 كفن كردن با پارچه‏اى كه از پشم يا موى حيوان حرام گوشت تهيه شده، در حال اختيار جايز نيست. ولى اگر پوست‏حيوان حلال گوشت را طورى درست كنند كه به آن جامه گفته شود، مى‏شود با آن ميت را كفن كنند. و همچنين اگر كفن از مو و پشم حيوان حلال گوشت باشد اشكال ندارد، اگر چه احتياط مستحب آن است كه بااين دو هم كفن ننمايند.

582 اگر كفن ميت به نجاست‏خود او، يا به نجاست ديگرى نجس شود، چنانچه كفن ضايع نمى‏شود، بايد مقدار نجس را بشويند يا ببرند. ولى اگر در قبر گذاشته باشند، بهتر است كه ببرند. بلكه اگر بيرون آوردن ميت اهانت به او باشد،بريدن واجب مى‏شود. و اگر شستن يا بريدن آن ممكن نيست، در صورتى كه عوض كردن آن ممكن باشد، بايد عوض نمايند.

583 كسى كه براى حج‏يا عمره احرام بسته، اگر بميرد بايد مثل ديگران كفن شود،و پوشاندن سر و صورتش اشكال ندارد.

584 مستحب است انسان در حال سلامتى، كفن و سدر و كافور خود را تهيه كند.

احكام حنوط

585 بعد از غسل واجب است ميت را حنوط كنند، يعنى به پيشانى و كف دستها و سر زانوها و سر دو انگشت بزرگ پاهاى او كافور بمالند. و مستحب است به سر بينى ميت هم كافور بمالند، و بايد كافور ساييده و تازه باشد. و اگر به واسطه كهنه بودن، عطر او از بين رفته باشد، كافى نيست.

586 در حنوط ميت، مراعات ترتيب بين اعضاى سجود لازم نيست. اگر چه مستحب است اول كافور را به پيشانى ميت بمالند.

587 بهتر آن است كه ميت را پيش از كفن كردن، حنوط نمايند. اگر چه در بين كفن كردن و بعد از آن هم، مانعى ندارد.

588 كسى كه براى حج احرام بسته است، اگر پيش از تمام كردن سعى بين صفا و مروه بميرد، حنوط كردن او جايز نيست. و نيز اگر در احرام عمره پيش ازآنكه موى خود را كوتاه كند بميرد، نبايد او را حنوط كنند.

589 زنى كه شوهر او مرده و هنوز عده‏اش تمام نشده، اگر چه حرام است‏خود را خوشبو كند، ولى چنانچه بميرد، حنوط او واجب است.

590 مكروه است ميت را با مشك و عنبر و عود و عطرهاى ديگر خوشبو كنند،يا براى حنوط اينها را با كافور مخلوط نمايند.

591 مستحب است، قدرى تربت‏حضرت سيدالشهدا عليه‏السلام با كافور مخلوط كنند. ولى بايد از آن كافور به جاهايى كه بى‏احترامى مى‏شود، نرسانند. و نيز بايد تربت به قدرى زياد نباشد، كه وقتى با كافور مخلوط شد آن را كافور نگويند.

592 اگر كافور به اندازه غسل و حنوط نباشد، بنابر احتياط واجب غسل را مقدم دارند. و اگر براى هفت عضو نرسد، بنابر احتياط واجب پيشانى را مقدم دارند.

593 مستحب است دو چوب تر و تازه در قبر همراه ميت بگذارند.

احكام نماز ميت

594 نماز خواندن بر ميت مسلمان، اگر چه بچه باشد، واجب است. ولى بايد پدر و مادر آن بچه يا يكى از آنان مسلمان باشند و شش سال بچه تمام شده باشد.

595 نماز ميت بايد بعد از غسل و حنوط و كفن كردن او خوانده شود. و اگرپيش از اينها يا در بين اينها بخوانند، اگر چه از روى فراموشى يا ندانستن مساله باشد، كافى نيست.

596 كسى كه مى‏خواهد نماز ميت بخواند، لازم نيست با وضو يا غسل يا تيمم باشدو بدن و لباسش پاك باشد. و اگر لباس او غصبى هم باشد، اشكال ندارد. اگر چه احتياط مستحب آن است كه تمام چيزهايى را كه در نمازهاى ديگر لازم است رعايت كند.

597 كسى كه به ميت نماز مى‏خواند، بايد رو به قبله باشد و نيز واجب است ميت را مقابل او به پشت بخوابانند، به طورى كه سر او به طرف راست نمازگزار و پاى او بطرف چپ نمازگزار باشد.

598 مكان نمازگزار بايد از جاى ميت پست‏يا بلندتر نباشد. ولى پستى و بلندى مختصر اشكال ندارد.

599 نمازگزار بايد از ميت دور نباشد. ولى كسى كه نماز ميت را به جماعت مى‏خواند، اگر از ميت دور باشد، چنانچه صفها به يكديگر متصل باشد، اشكال ندارد.

600 نمازگزار بايد مقابل ميت بايستد. ولى اگر نماز به جماعت‏خوانده شود و صف جماعت از دو طرف ميت بگذرد، نماز كسانى كه مقابل ميت نيستند، اشكال ندارد.

601 بين ميت و نمازگزار بايد پرده و ديوار يا چيزى مانند اينها نباشد ولى اگر ميت در تابوت و مانند آن باشد، اشكال ندارد.

602 در وقت‏خواندن نماز، بايد عورت ميت پوشيده باشد و اگر كفن كردن او ممكن نيست، بايد عورتش را اگر چه با تخته و آجر و مانند اينها باشد بپوشانند.

603 نماز ميت را بايد ايستاده و با قصد قربت بخواند. و در موقع نيت، ميت را معين كند، مثلا نيت كند نماز مى‏خوانم بر اين ميت قربة الى الله.

604 اگر كسى نباشد كه بتواند نماز ميت را ايستاده بخواند، مى‏شود نشسته بر او نماز خواند.

605 اگر ميت وصيت كرده باشد كه شخص معينى بر او نماز بخواند، احتياط واجب آن است كه آن شخص از ولى ميت اجازه بگيرد و بر ولى هم بنابر احتياط واجب، واجب است كه اجازه بدهد.

606 مكروه است بر ميت چند مرتبه نماز بخوانند، ولى اگر ميت اهل علم و تقوى باشد مكروه نيست.

607 اگر ميت را عمدا يا از روى فراموشى يا به جهت عذرى بدون نماز دفن كنند،يا بعد از دفن معلوم شود، نمازى كه بر او خوانده شده باطل بوده است، تا وقتى جسد او از هم نپاشيده، واجب است با شرطهايى كه براى نماز ميت گفته شد به قبرش نماز بخوانند.

608 نماز ميت پنج تكبير دارد و اگر نماز گزار پنج تكبير به اين ترتيب بگويد كافى است: بعد از نيت و گفتن تكبير اول بگويد: "اشهد ان لا اله الا الله و ان محمدا رسول الله". و بعد از تكبير دوم بگويد: "اللهم صل على محمد و آل محمد". و بعد از تكبير سوم بگويد: "اللهم اغفر للمؤمنين و المؤمنات". و بعد از تكبير چهارم اگر ميت مرد است بگويد: "اللهم اغفر لهذا الميت" و اگر زن است بگويد: "اللهم اغفر لهذه الميت" و بعد تكبير پنجم را بگويد. و بهتر است بعد از تكبير اول بگويد: "اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شريك له و اشهد ان محمدا عبده و رسوله ارسله بالحق بشيرا و نذيرا بين يدى الساعة". و بعد از تكبير دوم بگويد: "اللهم صل على محمد و آل محمد و بارك على محمد و آل محمد و ارحم محمدا و آل محمد كافضل ما صليت و باركت و ترحمت و المرسلين و الشهداء و الصديقين و جميع عباد الله الصالحين". و بعد از تكبير سوم بگويد: "اللهم اغفر للمؤمنين و المؤمنات و المسلمين و المسلمات الاحياء منهم و الاموات تابع بيننا و بينهم بالخيرات انك مجيب الدعوات انك على كل شى‏ء قدير". و بعد از تكبير چهارم اگر ميت مرد است بگويد: "اللهم ان هذا عبدك و ابن عبدك و ابن امتك نزل بك و انت‏خير منزول به اللهم انا لا نعلم منه الا خيرا و انت اعلم به منا اللهم ان كان محسنا فزد فى احسانه و ان كان مسيئا فتجاوز عنه و اغفر له اللهم اجعله عندك فى اعلى عليين و اخلف على اهله فى الغابرين و ارحمه برحمتك يا ارحم الراحمين". و بعد تكبير پنجم را بگويد. ولى اگر ميت زن است بعد از تكبير چهارم بگويد: "اللهم ان هذه امتك و ابنة عبدك و ابنة امتك نزلت بك و انت‏خير منزول به اللهم انا لا نعلم منها الا خيرا و انت اعلم بها منا اللهم ان كانت محسنة فزد فى احسانها و ان كانت مسيئة فتجاوز عنها و اغفر لها اللهم اجعلها عندك فى اعلى عليين و اخلف على اهلها فى الغابرين و ارحمها برحمتك يا ارحم الراحمين".

609 بايد تكبيرها و دعاها را طورى پشت‏سر هم بخواند كه نماز از صورت خود خارج نشود.

610 كسى كه نماز ميت را به جماعت مى‏خواند، بايد تكبيرها و دعاهاى آن را هم بخواند.

مستحبات نماز ميت

611 چند چيز در نماز ميت مستحب است: اول: كسى كه نماز ميت مى‏خواند با وضو يا غسل يا تيمم باشد. و احتياط مستحب آن است در صورتى تيمم كند كه وضو و غسل ممكن نباشد، يا بترسد كه اگر وضو بگيرد يا غسل كند به نماز ميت نرسد. دوم: اگر ميت مرد است امام جماعت‏يا كسى كه فرادى به او نماز مى‏خواند مقابل وسط قامت او بايستد، و اگر ميت زن است مقابل سينه‏اش بايستد. سوم: پابرهنه نماز بخواند. چهارم: در هر تكبير دستها را بلند كند. پنجم: فاصله او با ميت به قدرى كم باشد كه اگر باد لباسش را حركت دهد به جنازه برسد. ششم: نماز ميت را به جماعت بخواند. هفتم: امام جماعت تكبير و دعاها را بلند بخواند و كسانى كه با او نماز مى‏خوانند، آهسته بخوانند. هشتم: در جماعت اگر چه ماموم يك نفر باشد، عقب امام بايستد. نهم نمازگزار به ميت و مؤمنين زياد دعا كند. دهم:پيش از نماز سه مرتبه بگويد: الصلاه. يازدهم: نماز را در جايى بخوانند كه مردم براى نماز ميت بيشتر به آنجا مى‏روند. دوازدهم: زن حائض اگر نماز ميت را به جماعت مى‏خواند، در صفى تنها بايستد.

612 خواندن نماز ميت در مساجد مكروه است ولى در مسجد الحرام مكروه نيست.

احكام كفن

613 واجب است ميت را طورى در زمين دفن كنند كه بوى او بيرون نيايد و درندگان هم نتوانند بدنش را بيرون آورند. و در صورتى كه ترس درنده و نزديك شدن انسانى كه از بوى ميت اذيت‏شود در بين نباشد، اقوى كفايت تنها عنوان دفن در زمين است، اگر چه احتياط مستحب آن است كه گودى قبر به همان اندازه مذكور در بالا باشد. و اگر ترس آن باشد كه جانور، بدن او را بيرون آورد،بايد قبر را با آجر و مانند آن محكم كنند.

614 اگر دفن ميت در زمين ممكن نباشد، مى‏توانند به جاى دفن او را در بنايا تابوت بگذارند.

615 ميت را بايد در قبر به پهلوى راست طورى بخوابانند كه جلوى بدن او رو به قبله باشد.

616 اگر كسى در كشتى بميرد، چنانچه جسد او فاسد نمى‏شود و بودن او در كشتى مانعى ندارد، بايد صبر كنند تا به خشكى برسند و او را در زمين دفن كنند، و گرنه بايد در كشتى غسلش بدهند و حنوط و كفن كنند و پس از خواندن نماز ميت چيز سنگينى به پايش ببندند و به دريا بيندازند، يا او را در خمره بگذارند و درش را ببندند و به دريا بيندازند. و اگر ممكن است بايد او را در جايى بيندازند كه فورا طعمه حيوانات نشود.

617 اگر بترسند كه دشمن قبر ميت را بشكافد و بدن او را بيرون آورد و گوش يا بينى يا اعضاى ديگر او را ببرد، چنانچه ممكن باشد بايد به طورى كه در مساله پيش گفته شد، او را به دريا بيندازند.

618 مخارج انداختن در دريا و مخارج محكم كردن قبر ميت را در صورتى كه لازم باشد بايد از اصل مال ميت بردارند.

619 اگر زن كافره بميرد و بچه در شكم او مرده باشد، چنانچه پدر بچه مسلمان باشد، بايد زن را در قبر به پهلوى چپ پشت به قبله بخوابانند كه روى بچه به طرف قبله باشد. بلكه اگر هنوز روح هم به بدن او داخل نشده باشد، بنابر احتياط واجب بايد به همين دستور عمل كنند.

620 دفن مسلمان در قبرستان كفار و دفن كافر در قبرستان مسلمانان جايز نيست.

621 دفن مسلمان در جايى كه بى‏احترامى به او باشد، مانند جايى كه خاكروبه و كثافت مى‏ريزند، جايز نيست.

622 ميت را نبايد در جاى غصبى دفن كنند، و دفن كردن در جايى كه براى غير دفن كردن وقف شده و در مسجد اگر ضرر به مسلمانان باشد يا مزاحم نمازشان باشد جايز نيست، بلكه اقوى آن است كه اصلا در مسجد دفن نكنند. و در زمينى كه مثل مسجد براى غير دفن كردن وقف شده، جايز نيست.

623 دفن ميت در قبر مرده ديگر، اگر موجب نبش شود، جايز نيست.

624 چيزى كه از ميت جدا مى‏شود، اگر چه مو و ناخن و دندانش باشد، بايدبا او دفن شود. و اگر موجب نبش شود، احتياط آن است كه جدا دفن شود. و دفن ناخن و دندانى كه در حال زندگى از انسان جدا مى‏شود، مستحب است.

625 اگر كسى در چاه بميرد و بيرون آوردنش ممكن نباشد، بايد در چاه را ببندند و همان چاه را قبر او قرار دهند. و در صورتى كه چاه، مال غير باشد،بايد به نحوى او را راضى كنند.

626 اگر بچه در رحم مادر بميرد و ماندنش در رحم براى مادر خطر داشته باشد،بايد به آسانترين راه او را بيرون آورند. و چنانچه ناچار شوند كه او را قطعه قطعه كنند، اشكال ندارد. ولى بايد به وسيله شوهرش اگر اهل فن است‏يا زنى كه اهل‏فن باشد او را بيرون بياورند. و اگر ممكن نيست، مرد محرمى كه اهل فن باشد. و اگرآن هم ممكن نشود، مرد نامحرمى كه اهل فن باشد بچه را بيرون بياورد. و در صورتى كه آن هم پيدا نشود، كسى كه اهل فن نباشد مى‏تواند بچه را بيرون آورد.

627 هرگاه مادر بميرد و بچه در شكمش زنده باشد، اگر چه اميد زنده ماندن طفل را نداشته باشند، بايد به وسيله كسانى كه در مساله پيش گفته شد ازهر طرفى كه بچه سالم بيرون مى‏آيد، بچه را بيرون آورند و دوباره بدوزند. ولى اگر بين پهلوى چپ و راست در سالم بودن بچه فرقى نباشد، احتياط واجب آن است كه از پهلوى چپ بيرون آورند.

مستحبات دفن

628 خوب است به اميد آنكه مطلوب پروردگار باشد قبر را به اندازه قد انسان متوسط گود كنند و ميت را در نزديكترين قبرستان دفن نمايند مگر آنكه قبرستان دورتر از جهتى بهتر باشد مثل آنكه مردمان خوب در آنجا دفن شده باشند يا مردم براى فاتحه اهل قبور بيشتر به آنجا مى‏روند و نيز جنازه را در چند ذرعى قبر زمين بگذارند و تا سه مرتبه كم كم نزديك ببرند و در هر مرتبه زمين بگذارند و بردارند و در نوبت چهارم وارد قبر كنند و اگر ميت مرد است در دفعه سوم طورى زمين بگذارند كه سر او طرف پايين قبر باشد و در دفعه چهارم از طرف سر وارد قبر نمايند و اگر زن است در دفعه سوم طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر كنند و در موقع وارد كردن پارچه‏اى روى قبر بگيرند و نيز جنازه را به آرامى از تابوت بگيرند و وارد قبر كنند و دعاهايى كه دستور داده شده پيش از دفن و موقع دفن بخوانند و بعد از آنكه ميت را در لحد گذاشتند گره‏هاى كفن را باز كنند و صورت ميت را روى خاك بگذارند و بالشى از خاك زير سر او بسازند و پشت ميت‏خشت‏خام يا كلوخى بگذارند كه ميت به پشت برنگردد و پيش از آنكه لحد را بپوشانند دست راست را به شانه راست ميت بزنند و دست چپ را به قوت بر شانه چپ ميت بگذارند و دهان را نزد يك گوش او ببرند و به شدت حركت دهند و سه مرتبه بگويند : "اسمع افهم يا فلان بن فلان". و بجاى فلان، اسم ميت و پدرش را بگويند. مثلا اگر اسم او محمد و اسم پدرش على است، سه مرتبه بگويند: "اسمع افهم يا محمد بن على". پس از آن بگويند: "هل انت على العهد الذى فارقتنا عليه من شهادة ان لا اله الا الله وحده لا شريك له و ان محمدا صلى الله عليه و آله عبده و رسوله و سيد النبيين و خاتم المرسلين و ان عليا امير المؤمنين و سيد الوصيين و امام افترض الله طاعته على العالمين و ان الحسن و الحسين و على بن الحسين و محمد بن على و جعفر بن محمد و موسى بن جعفر و على بن موسى و محمد بن على و على بن محمد و الحسن بن على و القائم الحجة المهدى صلوات الله عليهم ائمة المؤمنين و حجج الله على الخلق اجمعين و ائمتك ائمة هدى بك ابرار يا فلان بن فلان" و بجاى فلان بن فلان اسم ميت و پدرش را بگويد. و بعد بگويد: "اذا اتاك الملكان المقربان رسولين من عند الله تبارك و تعالى و سالاك عن ربك و عن نبيك و عن دينك و عن كتابك و عن قبلتك و عن ائمتك فلا تخف و لا تحزن و قل فى جوابهما الله ربى و محمد صلى الله عليه و آله نبيى و الاسلام دينى و القرآن كتابى و الكعبة قبلتى و امير المؤمنين على بن ابى طالب امامى و الحسن بن على المجتبى امامى و الحسين بن على الشهيد بكربلا امامى و على زين العابدين امامى و محمد الباقر امامى و جعفر الصادق امامى و موسى الكاظم امامى و على الرضا امامى و محمد الجواد امامى و على الهادى امامى و الحسن العسكرى امامى و الحجة المنتظر امامى هؤلاء صلوات الله عليهم اجمعين ائمتى و سادتى و قادتى و شفعائى بهم اتولى و من اعدائهم اتبرا فى الدنيا و الاخره ثم اعلم يا فلان بن فلان" بجاى فلان بن فلان اسم ميت و پدرش را بگويد. بعد بگويد: "ان الله تبارك و تعالى نعم الرب و ان محمد صلى الله عليه و آله نعم الرسول و ان على بن ابى طالب و اولاده المعصومين الائمة الاثنى عشر نعم الائمة و ان ما جاء به محمد صلى الله عليه و آله حق و ان الموت حق و سؤال منكر و نكير فى القبر حق و البعث‏حق و النشور حق و الصراط حق و الميزان حق و تطاير الكتب حق و ان الجنة حق و النار حق و ان الساعة آتية لا ريب فيها و ان الله يبعث من فى القبور" پس بگويد: "ا فهمت‏يا فلان" و بجاى فلان اسم ميت را بگويد.پس از آن بگويد: "ثبتك الله بالقول الثابت و هداك الله الى صراط مستقيم عرف الله بينك و بين اوليائك فى مستقر من رحمته" پس بگويد: "اللهم جاف الارض عن جنبيه و اصعد بروحه اليك و لقه منك برهانا اللهم عفوك عفوك".

629 خوب است به اميد اينكه مطلوب پروردگار است كسى كه ميت را در قبر مى‏گذارد با طهارت و سر برهنه و پا برهنه باشد، و از طرف پاى ميت از قبر بيرون بيايد، و غير از خويشان ميت كسانى كه حاضرند با پشت دست‏خاك بر قبر بريزند و بگويند: "انا لله و انا اليه راجعون". اگر ميت زن است كسى كه با او محرم مى‏باشد او را در قبر بگذارد، و اگر محرمى نباشد خويشانش او را در قبر بگذارند.

630 خوب است به اميد اين كه مطلوب پروردگار است، قبر را مربع يا مربع مستطيل بسازند و به اندازه چهار انگشت از زمين بلند كنند و نشانه‏اى روى آن بگذارند كه اشتباه نشود و روى قبر آب بپاشند. و بعد از پاشيدن آب كسانى كه حاضرند، دستها را بر قبر بگذارند و انگشتها را باز كرده در خاك فرو برند و هفت مرتبه سوره مباركه "انا انزلناه" بخوانند و براى ميت طلب آمرزش كنند و اين دعا را بخوانند: "اللهم جاف الارض عن جنبيه و اصعد اليك روحه و لقه منك رضوانا و اسكن قبره من رحمتك ما تغنيه به عن رحمة من سواك".

631 پس از رفتن كسانى كه تشييع جنازه كرده‏اند، مستحب است ولى ميت‏يا كسى كه از طرف ولى اجازه دارد، دعاهايى را كه دستور داده شده به ميت تلقين كند.

632 بعد از دفن مستحب است صاحبان عزا را سر سلامتى دهند. ولى اگر مدتى گذشته است كه به واسطه سر سلامتى دادن مصيبت‏يادشان مى‏آيد، ترك آن بهتر است. و نيز مستحب است تا سه روز براى اهل خانه ميت غذا بفرستند، و غذا خوردن نزد آنان و در منزلشان مكروه است.

633 مستحب است انسان در مرگ خويشان مخصوصا در مرگ فرزند صبر كند و هر وقت ميت را ياد مى‏كند "انا لله و انا اليه راجعون" بگويد. و براى ميت قرآن بخواند، و سر قبر پدر و مادر از خداوند حاجت بخواهد و قبر را محكم بسازد كه زود خراب نشود.

634 جايز نيست انسان در مرگ كسى صورت و بدن را بخراشد و به خود لطمه بزند.

635 پاره كردن يقه در مرگ غير پدر و برادر جايز نيست.

636 اگر مرد در مرگ زن يا فرزند، يقه يا لباس خود را پاره كند، يا اگر زن در عزاى ميت صورت خود را بخراشد، به طورى كه خون بيايد يا موى خود را بكند، بايد يك بنده آزاد كند يا ده فقير را طعام دهد و يا آنها را بپوشاند. و اگر نتواند، بايد سه روز روزه بگيرد. بلكه اگر خون هم نيايد، بنابر احتياط واجب به اين دستور عمل نمايد.

637 احتياط واجب آن است كه در گريه بر ميت، صدا را خيلى بلند نكنند.

نماز وحشت

638 مستحب است در شب اول قبر دو ركعت نماز وحشت براى ميت بخوانند. و دستور آن اين است كه در ركعت اول بعد از حمد، يك مرتبه آية‏الكرسى و در ركعت دوم بعد از حمد، ده مرتبه سوره "انا انزلناه" بخوانند، و بعداز سلام نماز بگويند: "اللهم صل على محمد و آل محمد و ابعث ثوابها الى قبر فلان" و به جاى كلمه فلان، اسم ميت را بگويند.

639 نماز وحشت را در هر موقع از شب اول قبر مى‏شود خواند، ولى بهتر است در اول شب بعداز نماز عشا خوانده شود.

640 اگر بخواهند ميت را به شهر دورى ببرند، يا به جهت ديگر دفن او تاخير بيفتد، بايد نماز وحشت را تا شب اول قبر او تاخير بيندازند.

نبش قبر

641 نبش قبر مسلمان يعنى شكافتن قبر او اگر چه طفل يا ديوانه باشد، حرام است. ولى اگر بدنش از بين رفته و خاك شده باشد، اشكال ندارد.

642 نبش قبر امامزاده‏ها و شهدا و علما و صلحا اگر چه سالها بر آن گذشته باشد، در صورتى كه زيارتگاه باشد، حرام است. بلكه اگر زيارتگاه هم نباشد،بنابر احتياط واجب نبايد آن را نبش كرد.

643 شكافتن قبر در چند مورد حرام نيست: اول: آنكه ميت در زمين غصبى دفن شده باشد و مالك زمين راضى نشود كه در آنجا بماند دوم: آنكه كفن يا چيز ديگرى كه با ميت دفن شده غصبى باشد و صاحب آن راضى نشود كه در قبر بماند و همچنين است اگر چيزى از مال خود ميت كه به ورثه او رسيده با او دفن شده باشد و ورثه راضى نشوند كه آن چيز در قبر بماند ولى اگر چيز مختصرى از مال او كه به ورثه به ارث رسيده مانند انگشتر و نحو آن با او دفن شده باشد در جواز نبش براى در آوردن آن تامل و اشكال است‏خصوصا اگر اجحاف به ورثه نباشد و اگر وصيت كرده باشد كه دعا يا قرآن يا انگشترى را با او دفن كنند در صورتى كه وصيتش بيشتر از يك سوم مال او نباشد براى بيرون آوردن اينها نمى‏توانند قبر را بشكافند. سوم: آن كه ميت بى غسل يا بى كفن دفن شده باشد، يا بفهمند غسلش باطل بوده، يا به غير دستور شرع كفن شده يا در قبر، او را رو به قبله نگذاشته‏اند. چهارم: آنكه براى ثابت‏شدن حقى بخواهند بدن ميت را ببيند. پنجم: آنكه ميت را در جايى كه بى‏احترامى به اوست مثل قبرستان كفار يا جايى كه كثافت و خاكروبه مى‏ريزند، دفن كرده باشند. ششم: آنكه براى يك مطلب شرعى كه اهميت آن از شكافتن قبر بيشتر است قبر را بشكافند مثلا بخواهند بچه زنده را از شكم زن حامله‏اى كه دفنش كرده‏اند بيرون آورند. هفتم: آنكه بترسند درنده‏اى بدن ميت را پاره كند يا سيل او را ببرد يا دشمن بيرون آورد. هشتم: آنكه قسمتى از بدن ميت را كه با او دفن نشده بخواهند دفن كنند. ولى احتياط واجب آن است كه آن قسمت از بدن را طورى در قبر بگذارند كه بدن ميت ديده نشود.

غسلهاى مستحب

644 غسلهاى مستحب در شرع مقدس اسلام بسيار است و از آن جمله است: 1- غسل جمعه، و وقت آن از اذان صبح است تا ظهر، و بهتر است نزديك ظهر بجاآورده شود. و اگر تا ظهر انجام ندهد بهتر است كه بدون نيت ادا و قضا تا عصر جمعه بجا آورد. و اگر در روز جمعه غسل نكند، مستحب است از صبح شنبه تا غروب قضاى آن را بجا آورد. و كسى كه مى‏ترسد در روز جمعه آب پيدا نكند،مى‏تواند روز پنجشنبه غسل را انجام دهد، بلكه اگر در شب جمعه غسل را به اميد آنكه مطلوب خداوند عالم است بجا آورد صحيح است. و مستحب است انسان در موقع غسل جمعه بگويد: "اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شريك له و ان محمدا عبده و رسوله اللهم صل على محمد و آل محمد و اجعلنى من التوابين و اجعلنى من المتطهرين". 2- غسل شب اول ماه رمضان و تمام شبهاى طاق مثل شب سوم و پنجم و هفتم. ولى از شب بيست و يكم مستحب است همه شب غسل كند، و براى غسل شب اول و پانزدهم و هفدهم و نوزدهم و بيست و يكم و بيست و سوم و بيست و پنجم و بيست و هفتم و بيست و نهم بيشتر سفارش شده است. و وقت غسل شبهاى ماه رمضان تمام شب است، و بهتر است مقارن غروب آفتاب بجا آورده شود، ولى از شب بيست و يكم تا آخر ماه بهتر است غسل را بين نماز مغرب و عشا بجا آورد. و نيز مستحب است در شب بيست و سوم غير از غسل اول شب، يك غسل هم در آخر شب انجام دهد. 3- غسل روز عيد فطر و عيد قربان، و وقت آن از اذان صبح است تا غروب، و بهتر است آن را پيش از نماز عيد بجا آورد. و اگر از ظهر تا غروب بجا آورد، احتياط واجب آن است كه بقصد رجاء انجام دهد. 4- غسل شب عيد فطر، و وقت آن از اول مغرب است تا اذان صبح، و بهتر است در اول شب بجا آورده شود. 5- غسل روز هشتم و نهم ذى‏الحجه، و در روز نهم بهتر است آن را نزديك ظهر بجا آورد. 6- غسل روز اول و پانزدهم و بيست و هفتم و آخر ماه رجب. 7- غسل روز عيد غدير، و بهتر است در وقت چاشت صدر نهار آن را انجام دهد. 8- غسل روز بيست و چهارم ذى الحجه. 9- غسل روز عيد نوروز و پانزدهم شعبان و نهم و هفدهم ربيع الاول و روز بيست و پنجم ذى قعده، ولى غسل روز پانزدهم شعبان و غسلهاى ديگرى كه تا آخر مساله ذكر شده را رجاءا انجام دهد. 10- غسل دادن بچه‏اى كه تازه بدنيا آمده. 11- غسل زنى كه براى غير شوهرش بوى خوش استعمال كرده است. 12- غسل كسى كه در حال مستى خوابيده. 13- غسل كسى كه جايى از بدنش را به بدن ميتى كه غسل داده‏اند رسانده. 14- غسل كسى كه در موقع گرفتن خورشيد و ماه نماز آيات را عمدا نخوانده، در صورتى كه تمام ماه و خورشيد گرفته باشد. 15- غسل كسى كه براى تماشاى دار آويخته رفته و آنرا ديده باشد. ولى اگر اتفاقا يا از روى ناچارى نگاهش بيفتد، يا مثلا براى شهادت دادن رفته باشد، غسل مستحب نيست.

645 پيش از داخل شدن در حرم مكه شهر مكه مسجدالحرام خانه كعبه حرم مدينه شهر مدينه مسجد پيغمبر مستحب است انسان غسل كند و براى داخل شدن در حرم امامان عليهم‏السلام رجاءا غسل كند و اگر در يك روز چند مرتبه مشرف شود يك غسل كافى است و كسى كه مى‏خواهد در يك روز داخل حرم مكه و مسجدالحرام و خانه كعبه شود اگر به نيت همه يك غسل كند كافى است و نيز اگر در يك روز بخواهد داخل حرم مدينه و شهر مدينه و مسجد پيغمبر صلى الله عليه و آله شود يك غسل براى همه كفايت مى‏كند و براى زيارت پيغمبر و امامان از دور يا نزديك و براى حاجت‏خواستن از خداوند عالم و همچنين براى توبه و نشاط به جهت عبادت و براى سفر رفتن خصوصا سفر زيارت حضرت سيدالشهداء عليه‏السلام مستحب است انسان غسل كند و اگريكى از غسلهايى را كه در اين مساله گفته شد بجا آورد و بعد كارى كند كه وضو را باطل مى‏نمايد مثلا بخوابد غسل او باطل مى‏شود و مستحب است دوباره غسل را بجاآورد.

646 انسان نمى‏تواند با غسل مستحبى كارى كه مانند نماز وضو لازم دارد انجام دهد.

647 اگر چند غسل بر كسى مستحب باشد و به نيت همه، يك غسل بجا آورد، كافى است.

next page

index page

back page